حدیث دل

اگر تو را جویم، حدیث دل گویم، بگو کجایی ........ به دست تو دادم، دل پریشانم، دگر چه خواهی

حدیث دل

اگر تو را جویم، حدیث دل گویم، بگو کجایی ........ به دست تو دادم، دل پریشانم، دگر چه خواهی

چه خبر از دل تو

چه خبر از دل تو ؟ 

نفسش مثل نفسهای دل کوچک من میگیرد ؟ ؟

یا به یک خنده ی چشمان پر از ناز کسی میمیرد !

تو هم از غصه این قهر کمی دلگیری ؟

لحظه ای هم خبر از حال دل خسته ی من میگیری ؟

شود آیا که شبی 

دل مغرور تو هم 

فکر چشمان سیاه دگری را بکند 

دست خالی ز وفایت روزی 

قطره ای اشک ز چشمان ترم پاک کند 

چه خبر از دل تو ؟

دانی آیا که در این کلبه ی درد

 اندکی مهر تو بس بود ولی 

دل بیرحم تو با این دل دیوانه چه کرد؟ 

راستی چه خبر از دل تو ...؟

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.